چشمه سار آنیاز
درود ای آبی دریای هستی درود ای آنکه بی من مست مستی درود ای زلال چشمه ساران درود ای شیرمردبختیاران

 

  1.      تبار بختیاری یكی از نژادهای ماندگار در پهنه ایران زمین بوده است و برخی از تاریخ نگاران دوران كهن، این قوم را از نژاد اوكسیان پنداشته اند كه در دو سوی زاگرس میانی اقامت داشته اند و معاصر ایرانیان بومی (ایلامی ها) و هخامنشیان بوده اند كه با ایرانیان فرود آمده ویژگی مشتركی داشته اند. همچنین گله داران كوچرو پارسی را متشكل از شش طایفه اصلی و چهار تیره كوچ نشین و مادها را نیز كه شاخه ای دیگر از ایرانیان كوچنده بودند، شش طایفه معرفی نموده اند.

     دكتر بهرام فره وشی ساختار قبایل پارسی و مادی را چنین نوشته اند:

«1- پاسارگادائی، 2- مارافیوئی، 3- ماسپیوئی، 4- پانتیلایوئی، 5- دریوسی یوئی، 6- گمانیوئی. و قبایل كوچ نشین پارسی چنین اند: 7- دئوئی، 8- مردوئی، 9- دروپیكوئی، 10- ساگارتیوئی. و نیز تیره های مادی عبارتند از شش تیره:

1- بوئوسائی، 2- پارتاكنوئی، 3- ستروئوخاتس، 4- ایزانتوئی، 5- بوئودیوئی،   6-مگوئی.»   

     دكتر عبدالحسین زرین كوب به نقل از هرودت  طایفه «ماگویی» را مساوی با «مغ» ثبت كرده و معتقد است كه مغ ها طایفه ای از مادها بوده اند كه رهبری مذهبی مادها و پارسها را بر عهده داشته اند. همچنین طایفه های مادی و پارسی را نیز همانند دكتر فره وشی در ایرانویچ حدوداً یكسان ثبت كرده و سرزمین آنها را «ایرانه وئجه» نوشته است، همچنین پیشینه هر دو طایفه فرود آمده گله پرور كه به تربیت اسب و سگ گله اشتغال داشته اند ثبت كرده است.

     حال اگر این ساختار را همراه با دیگر تشابهات و ویژگیها، مورد بررسی قرار دهیم با ساختار بختیاری ها همسو می شویم:

                         

     در این نمودار مجموع طایفه های «اصلی» به غیر از كوچ نشین پارسی و مادی رقم دوازده را نشان می دهد، اینك با ترسیم نمودار اجتماعی بختیاری به این نتیجه می رسیم كه آن نیز رقم یازده را نشان می دهد، بنابراین اگر یك طایفه كوچنده (متفرقه ) را به این نمودار بیافزائیم باز به عدد دوازده می رسیم، كه خیلی از نویسندگان متقدم طایفه آخر را نیز به گاه تقسیم بندی چهارلنگ و هفت لنگ منظور نموده اند. بنابراین به عدد مشترك دوازده دست یافته ایم.

 

     از سوئی هرودت سواران داریوش هخامنشی را عشایر كوه نشین ذكر كرده است.

     ویژگی دیگر ایرانیان فرودآمده این است كه همگی به پیشین گله داری، پرورش اسب جنگی و سگ های گله (پاسبان) اشتغال داشتند.

     دكتر بهرام فره وشی در كتاب ایرانویچ می نویسد: « این دلیران گله پرور ایرانی كه با خود اسب های خوب جنگی و سگ های پاسبان آورده بودند به عنوان نیروی سپاهی، نگهبانی روستاها را بر عهده گرفتند و رفته رفته نظام و سامان امنیتی و لشكری روستاها به دست آنها افتاد و افرادی نیرومند و توانا گشتند.»

     این ویژگی در ایل بختیاری پایدار است چنان كه از دیرباز تا كنون، بختیاری ها به شغل گله داری، پرورش اسب خوب و سگ گله می پرداخته اند.

     ویژگی دیگر این كه، اسامی برخی از طایفه های «مادی» هنوز هم در طایفه های بختیاری از شاخه «چهارلنگ ممصالح» (محمودصالح) و یا طایفه «بوئوسائی» مادی می تواند همان «بوساك» یا «بساك» باشد.

     ویژگی دیگر، جنگجوئی و دلیری قبایل فرودآمده كه خود عاملی بوده تا ایرانیان بومی «ایلامی ها» در گام نخست از وجود آنان در مقابل یورشهای بی امان دشمنان دیرین (آشوری ها) نگهبانی شهرها و روستاها را به آنها بسپارند تا از گزند چپاولگران در امان باشند.

     از سوئی جنگجوئی ایل وندان بختیاری در طول تاریخ زبانزد خاص و عام بوده است و اسب و تفنگ پیوسته یار ماندگار مرد بختیاری بوده و است. 

 

 

     سردسیر طایفه بابادی: چم در، قلعه تك، خسروآب، چلگرد، سرخ كوه، سوراخ گرگك، ده نو، گره كوشك، نیاكان، میان رودان، داركان، شیخ عالی خون و آب بخشان است.

     گرمسیر طایفه بابادی: در چلبار، خراج، صلواتی، جازستون شه، آبژدان، خاركله، بدرآباد، ندیدوند، سركمری، سرشاه، طراز حركش (خركش)، آب نی یك، هرتی، آرپناه، گریوه و انبارسفید سكونت موقت دارند.

 

     محل سكونت گرمسیری طایفه گله، چتی، سارند و غالباً در سردسیر حالت یكجانشینی دارند، ضمناً تیره باقروند در سردسیر (زری نشین پاورقی) می باشند و تیره باقری در سردسیر (تنگ ناغون نشین) هستند. 

 

     تیره ای از طایفه پیدنی در سردسیر به صورت یكجانشینی، در روستای قلعه بردی، واقع در مسیر جاده باباحیدر به طرف چل گرد، در استان چهارمحال و بختیاری سكونت دارند.

 

     گرمسیر طایفه راكی در دنباله خاك طایفه نصیر، بین راه مسجدسلیمان هفتگل تا قلمرو طایفه مكرندی ادامه دارد و دهات عمده آنها در گرمسیر یك مه(یه مه)، چم فراخ و تمبیون واقع در حومه مسجدسلیمان است. 

 

     گرمسیر طایفه نصیر در مسیر راه مسجدسلیمان به هفتگل، تل بزان «توبزان»، سرگچ بردنشانده و برخی در گدارلند و عده ای در شلادشتگل است، دهات عمده آنها نی نردبون (نی نردبان)، جهانشاهی وزورازما(زورآزمای) است و سردسیر آنان در بیرگون استان چهارمحال می باشد. 

 

     محل سكونت طایفه گرمسیر سله چین سوسن و ایوه حومه شهرستان ایذه و سردسیر این طایفه سرخ سرخیها، بیدگل و كوه كلك حومه شهرستان فارسان در استان چهارمحال و بختیاری است.

     بنا به باور برخی از سالخودرگان این طایفه، حدود یك صد سال پیش از طایفه ململی جدا گشته و خود یكی از طایفه های بابادی محسوب می گردد. اما در تقسیم بندی طایفه ای هنوز تیره ای از ململی به شمار می رود. 

 

     محل سكونت طایفه گرمسیر طایفه شهنی، در اطراف بی بیان، توبزون و شلادشتگل پشت دریاچه سد شهید عباسپور می باشد و سردسیر آنها معمولاً در بیرگون(بیرگان) واقع در استانم چهارمحال بختیاری است. 

 

 

 

 

 

 

     شایان ذكر است كه طایفه های كهیش، باورصاد و حموله معروف به «سوهونی» می باشند.

 

      گرمسیر طایفه كهیش عبارت است از: راكه، سلطان آباد، پرچك، قبلهی بالا و پائین، علی تخت كبود(چشمه علی كایدان)، عاقلی، كویرستان، چم آسیاب، انجیرك، تنگ مشكی،تنگ مو، لادرازی، آبهار، دوراهی لالی اهواز (چال استران)، چه درخت، دره گاومیشی كه در حومه شهرستان مسجدسلیمان واقع گردیده اند.همچنین سردسیر آنها خربه توف سفید و گفت برد در استان چهارمحال و بختیاری است.

     گفتنی است كه لفظ «كاید» در میان بعضی از طایفه های بختیاری به عنوان كدخدا و ریش سفید اتلاق می گردد، از آنجائی كه سوهونی ها پیش از مهاجرت در محدوده گلگیر و آسماری و به قلمرو طایفه مكوندی نزدیك بوده اند، احتمال دارد نسب آنها از «كایدان جارو» و یا شیرالی های رامهرمز و یا دره كاید چهارلنگ باشد، همچنین جوبریز از طایفه بلیوند بهداروند باب است و اصخدری شاید از طایفه خدری زراسوند باشد.

 

      محل سكونت گرمسیر طایفه باورصاد: نصیرآباد، باغ عبده شاه، باغ چشمه علی، بردسرغلیان، تنگ مو و چدرخت حومه مسجدسلیمان است.

 

     عده ای از طایفه حموله به واسطه نزاع فامیلی كوچ كرده و در میان طایفه منجزی بهداروند باب سكونت دارند.

     گرمسیر طایفه حموله، شلال واقع در بخش اندیكا، تنگ حیدر و پشت پر بتوند حومه مسجدسلیمان و محل سردسیر آنها، دیمه، تیشتردون و آووبه كاسه واقع در بخش چل گرد استان چهارمحال و بختیاری است.

 

     محل سكونت طایفه مكوندی عبارتست از:

     سی میلی، مه سنبلی، دیمه درب، بن آسیاب(بنه آسیاب)، شورباریك، جارو، سرله، سرتیوك، شانشین، اولشكر(آب لشكر) و رود زركارفیع می باشد.

     (توضیح اینكه دو طایفه بتوندی و رهدار كه هر دو چهارلنگ باب می باشند، بواسطه عدم همكاری هر دو طایفه و نداشتن منبع، در نمودار سازمان اجتماعی بختیاری ذكر نگردیده اند.)

 

     محل سكونت گرمسیر سادات بویر، تنگ مو سادات و صیف آباد چم آسیاب واقع در حومه مسجدسلیمان و سردسیر آنها در اوزه، محل امامزده بویر واقع در   كوه های بختیاری است.

 

     طایفه گندزلو یكی از طایفه های ایل افشار است كه احتمالاً در زمان نادرشاه افشار به این سو كوچ كرده اند و از دیرزمان با شاخه چهارلنگ بختیاری ارتباط تنگاتنگی داشته است و از هواداران محمدتقی خان چهارلنگ بشمار می رفته اند. پس از دستگیری محمدتقی خان به حكومت شوشتر وابسته شدند.

     وجه تسمیه گندزلو بدین گونه است: (گن + دژلو = بزرگ فرماندهی دژ و شجاع)

     محل سكونت این طایفه: تل هوا، پرچستان، آبادی چم كنار، نورعلی، قلعه سلطان، بهبید، درّه خزینه، ساحل گرگر، آبادی های بلیتی شوشتر و دشت موسی بنا می باشد.

 

     بیشتر طایفه ذلكی در «پاچه ذلكی» واقع در حومه الیگودرز و بنه وار سكونت دارند و اغلب آنها دامدار می باشند. همچنین تعداد چندین تیره از این طایفه به طور تدریجی كوچ كرده و در میان هفت لنگ ها مسكن گزیده اند.

 

 

     (شایان ذكر است كه تیره های طایفه بساك و عبدال وند به علت عدم دسترسی به منابع كافی به طور كامل ذكر نگردیده اند.)

 

     محل سكونت گرمسیر سادات امام زاده سیدصالح، آبادی دره باریك، چم ریحان، قلعه سفید بالا و پائین، دره سید هیبت الله، یك گاهی، دیدارگاه، و آبادی سیدنظر واقع در مرغا ایذه می باشد. همچنین سردسیر آنها، مناطق خربه و بزآو در استان چهارمحال و بختیاری بوده است.

 

     گفتنی است كه بنا به باور معمرین طایفه آستركی به طایفه «سرلك چهارلنگ» نسب می رساند و محل سكونت قبلی آنها از نیزار قم شروع و تا بنه وار زلكی ادامه داشت. آنگاه به علت نزاع با طایفه زلكی در زمان تاجمیرخان به میان هفت لنگ ها كوچ كرده، مسكن گزیده اند و از آن زمان آستركی ها و چهاربری ها كه هر دو آستركی محسوب می گردند جزء شاخه هفت لنگ دوركی باب بشمار می روند. هم اكنون عده ای از آنان در میان طایفه زراسوند نیز سكونت دارند.

     گرمسیر آستركی های مقیم هفت لنگ واقع در لهبهری، كوه شه، قلعه مدرسه و كلخنگك واقع در حومه مسجدسلیمان و سردسیر آنها نیز در چغاخور و سیگون می باشد. گرمسیر بخش دیگری از آستركی ها در بنه وار زلكی، بوم دوو چهاربیشه، گله بری و محل سردسیر آنها در بربرود حومه الیگودرز است.

 

     در بعضی از كتابها و نمودارهای سازمان  اجتماعی، طایفه های إمشایخ بختیاری» مانند پیرعباس، شاه پوری، منگشتی و طایفه چهرازی كه «ترك قشقایی» می باشند، دوركی باب نوشته شده اند.

 

     در برخی منابع، طایفه های آستركی و چهاربری دوركی باب نوشته شده است، اما طبق تحقیقات به عمل آمده این دو طایفه، چهارلنگ ممصالح(محمودصالح) می باشد.

 

     محل سكونت گرمسیر طایفه علاسوند عبارتند از: محمدآباد، پاگچ امام رضا، سلطان آباد و بوستانك واقع در حومه مسجدسلیمان و محل سردسیر آنها چغاخور و سیدگون واقع در استان چهارمحال و بختیاری است.

 

     گرمسیر طایفه بابااحمدی: زیلایی حومه مسجدسلیمان، قلعه خواجه، حاركله، اندیكا، بنه وار، تنگ بابااحمد لالی، بردمار عقیلی حومه شوشتر و دله محمدحسین خان می باشد. سردسیر آنها گوكون حومه خونسار، چل گرد و دیمه واقع در استان چهارمحال بختیاری است.

 

     گرمسیر طایفه اسیوند در لالی و آبادی ططرآباد، خواجه آباد، حرنوك، اوسیلا، اوگره، اوگرمه، حی به كیف و چال گورو می باشد.

 

     گرمسیر طایفه گندعلی (قندعلی) به شرح زیر است:

     آب چهرو، قلعه برون، قلعه بردی، سرمورد، دینه راك، چگارمون، تنگ شیركش، پاچه شاه عباس، كوشك، برد قمچی، سر تنگ گدارلندر، قلعه یك برجی، قلعه سنگر، واقع در بخش اندیكا. بخشی از این طایفه در جریك به شرح زیر سكونت دارند: سرآب، دهگه مهره، آسیاب اشكناده (آسیاب شكسته) و گوری

     طایفه كوركور معمولاً در حومه ایذه سكونت دارند.

 

     گرمسیر طایفه موری، چلو، شیمبار(شیرین بهار)، سوسن سرخاب، اوزه، اندیكا، كوه شو، و سردسیر آنها، بازفت «بالا و دهون = پائین» می باشد. طایفه موری حدوداً سنت كوچ زیستی را حفظ كرده است و تمام كوچرو می باشند.

 

     طایفه عرب «علی بك» كه در حال حاضر ابواب جمعب دوركی ها محسوب می شوند اصلشان به قبیله عرب مهاوی می رسد و در دهات بلیتی شوشتر سكنی داشتند و یكی از تیره های «بنی طرف» محسوب می شوند، احتمالاً در زمان حكومت جعفرقلی خان به بختیاری مهاجرت كرده اند. عربهای كمری سه تیره به شرح زیر می باشند:

1-     دوركی = اولاد علی بك

2-     چارلنگ = اولاد علی مدد

3-     بهداروند = رشیدیها

     محل نشیمن دوركیها در نمره پنج مسیر جاده لالی، محل نشیمن بوستانیها، امبل (عنبر) چراغی، دوراهی لالی امبل (عنبر) بهرامی ها، گدارشاه و گدار گزستان می باشد.

 

 

     ترك های چهرازی اصلشان از ترك های قشقائی است كه از سالیان پیش به میان بختیاری ها كوچ كرده اند و در برخی از نمودارهای اجتماعی وابسته به شاخه هفت لنگ ترسیم گردیده اند، اكثراً تمام كوچرو و همسو با بوم شناسی طبیعی سردسیر و گرمسیر می نمایند.

 

     گرمسیر طایفه دینارونی باب در شهرستان ایذه و بخشهای تابع آن می باشد و سردسیرشان در دینارون و كوه سفید است.

 

     گرمسیر طایفه سرقلی، واقع در دهنوپیون «پیان» و نوترگی می باشدو سردسیر آنها دینارون است.

 

     محل گرمسیر طایفه عالی محمودی در اطراف شهرستان ایذه (كولفره، كوه باد، كلدوزخ، نورآباد، هلاگون، ده كهنه، ده نو و ده حوض بخش، سوسن) و سردسیر آنها دینارون است.

 

     سردسیر طایفه اورك، دهدز، شیوند، قلعه سرد، ده كهنه و موزم است.

 

     سردسیر لجم اورك، دشت بزرگ از قلعه سرد مرز چهارمحال است و گرمسیر آنها، سبزی، قلعه لوا اوند، برد زرد، دره رگت، بنه ا‌وردون، بادام زار، لیر و اكا می باشد.

 

     گرمسیر طایفه شالو، ركت، باجول، كلمات، بیدزرد، چهارتنگ، برچستان و كلكی است.

 

     بندونی باب در نمودار سازمان اجتماعی طایفه ای جز طایفه اورك محسوب گردیده است.

 

     محل سكونت گرمسیر طایفه بویری، تاكوتر، سوسن، پیون و چم ریحان واقع در اطراف شهرستان ایذه و سردسیر آنها دینارون است.

 

     محل سكونت گرمسیر طایفه نوروزی، میان گران بالا و پائین، خونگ اژدر، خونگ كمال وند، خونگ یارعلی وند و سكونت سردسیری آنها دینارون است.

 

     محل سكونت گرمسیر سادات امامزاده سلطان ابراهیم، حپك، ریزك، هزارمیشی، گل بردر، پرزین ستان، كبوترگران، گادكو،موه، كارتا، شوار، كفت چات و محل سردسیر آن كوه سفید، تلك و درمافران است. این طایفه نخست در لردگون و خون میرزا سكونت داشتند، آنگا به محل فعلی كوچ كرده اند.

 

     گرمسیر طایفه سهید (سعید) در سه راه سیدی، آب نیك، پاتو فالح، درب فالح، شعله دان فالح، سرراگ بالا و پائین، دلی، علی آب، چاه جاز، مورد، چشمه خاتون، ناشلیل، زنگو، تخت مرداس، باریون، جنگه، چال اوزا، و سردسیر این طایفه دینارون است.

 

     گرمسیر طایفه گوروئی: بردمیل، حاجیان، پاره، گلال، شیمن، تخت كبود آسماری، برچستان، تلخواب، شبكوری، پنتی، نان انگان، دیمه،...كفتگله، سی سنبل دان و سردسیر آنان دینارون است.

 

     این طایفه ها در جانكی سردسیر سكونت دارند كه هم امنون مركز آن لردگون است.

 

 

 

 

     گرمسیر طایفه منجزی، در چم هوه، دره چیتی، بنه وار و تلوك  جزء بخش اندیكا. رگ هلیل، گندم ریز، اوماهیك، گاودارون لبرود، گزستون، كلستون،سه لیرون، سرچاه لارم، جاجوسه لیرون، علمداری، تهلو(تخل آب)، تاژدی، پرشوشتری، سرپر، پرنوشته، او به كاسه، بنه راك، بنه مش حسد، شاه چراغ، بنه مش تیمور(هفت شهیدان)، توگهة كوشك خلف(سرتنگ و زیرتنگ)، چال بطون، واقع در حومه مسجدسلیمان.

     عده ای از سالخوردگان اعتقاد دارند كه طایفه تكی تیره ای از طایفه منجزی می باشد. همچنین عده ای از طایفه حموله هم اكنون در میان طایفه منجزی سكونت دارند. ضمناً سردسیر طایفه منجزی: بیرگون، شهریاری، سرداو و بزاو واقع در ستان چهارمحال و بختیاری است.

 

     گرمسیر طایفه دهناشی مقیم ایذه. آب بید، آب زالو، ده میران، جوكار، انجیرستان و سردسیر آنها نخودكار، كوه سفید و بازفت است.

 

     طایفه مش مرداسی در اطراف شهرستان لالی سكونت دارند.

 

 

     تیره جوبریز، كوچ كرده و هم اكنون در میان طایفه كهیش (سوهونی) سكونت دارند.

 

     محل گرمسیر طایفه گندایی كمفه و محل بهاره آنها دلی و محل سردسیرشان ملر می باشد.

 

 

     طایفه دشت بزرگ:

     نام این طایفه از محل سكونت آنها یعنی دشت بزرگ گرفته شده است. دشت بزرگ در دهستان عقیلی و در 16 كیلومتری شما شوشتر و در 5 كیلومتری رودخانه كارون و با جمعیتی حدود 10 هزار نفر واقع گردیده است. عده ای از افراد این طایفه تلاشگر، همچنان به كار كشاورزی مشغول هستند و برخی دیگر نیز در مسجدسلیمان، شوشتر و اهواز به كارهای دولتی و غیره اشتغال دارند. جمعیت فعلی ساكن در دشت بزرگ حدود 2000 نفر است. همچنین عده دیگری همچون سادات تلغری «موسوی»، «سادات امام زاده هفت شهیدان»، واقع در مسجدسلیمان، و برخی دیگر از آنها در شلگهی از توابع دزفول و چند آبادی دیگر شهرستان اهواز سكونت دارند.

 

     سرسیر طایفه عالی محمودی در حومه مسجدسلیمان / خربه، توت سفید و كفت برد واقع در بخش چلگرد استان چهارمحال و بختیاری است.

     گرمسیر این طایفه: آبیدشت، دشت چهارپاره، چشمه عیناق، «بردنشانده»، آب دیفه ای، خلیل آباد، پایتخت چاه درازه، دره كوشك ها، اكبرآباد، بنه وار و نجات آباد واقع در دره گورو، چشمه علی تخت كبود و پاچگاه كه همگی جزء بخش مركزی مسجدسلیمان می باشند.

     بعضی طایفه ها پیش از این یا در تقسیم های ایلی منظور نشده اند و یا به اشتباه بخشی از طایفه های دیگر محسوب شده اند و جایگاه اصلی آنها مشخص نگردیده است. طایفه عالی محمودی ساكن مسجدسلیمان همچون بعضی طوایف دیگر چنین وضعیتی داشته اند. بنابراین صرفنظر از وابستگی نگارنده به این طایفه، در این خصوص مطالب مختصری آورنده می شود.

     این طایفه در حدود پانصد خانوار و با جمعیتی قریب به 4800 نفر در محدوده ای به طول 50 در 20 كیلومتر واقع گردیده. شرق آنها بردنشانده و غربشان چشمه علی تخت كبود و پاچگاه و به گونه طولی از سوی شرق با طایفه نصیر و از طرف غرب، جنوب و جنوب غربی با طایفه كهیش از شاخه (سوهونی) و از سوی شمال با تیره های موزائی (از شاخه چهارلنگ ممصالح) و یتیم «زراسوند،دوركی» هم مرز می باشند. سردسیرشان كفت برد، توت سفید و خربه، حومه چل گرد واقع در چهارمحال و بختیاری است.

     شایان ذكر است كه طایفه عالی محمودی به واسطه همجوار بودن با طایفه كهیش و معاشرت زیاد و   وصلت زناشویی به اشتباه آنها را تیره ای بزرگ از كهیش پنداشته اندو این تصور برگرفته شده از موقعیت زیست محیطی و همجواری آن دو طایفه است. بنابراین قدر مسلم آن است كه این طایفه با سایر برادران طایفه محمودی «باب دینارون» نسبشان یكی است. انگیزه كوچ و زمان آن كه هر دو شاخه ظاهراً از اندیكا و... بوده و به درستی معلون نیست، عده ای از معمرین هر دو طایفه «ساكن ایذه و مسجدسلیمان» علت كوچ را نزاع ایلی ذكر كرده اند اما كی و چگونه معلوم نگردیده است.

     این طایفه به هنگام كوچ به برنشانده، آن رابه چهار قسمت تقسیم كرده و به آن «چهاركو» گفته اند:

1-     تیره عباس وند «اولاد عباس و باقر»

2-     تیره باقروند «اولاد باقر»

3-     تیره سلطانعلی وند«اولاد سلطانعلی»

4-     تیره مددوند«اولاد مدد»

     این طایفه دیرزمانی است كه با طایفه كهیش و در كنار هم با صلح و صفا به سر می برند.

     طایفه عالی محمودی (دینارونی باب):

     طایفه عالی محمودی دینارونی باب هم اكنون در مركز و آبادی های اطراف شهرستان ایذه، هلایجان(هلاگون) و سوسن سكونت دارند، بنابر روایت سالخوردگان وآگاهان محلی، حدود 450 سال پیش از اندیكا و شاخه اصلی كه احتمالاً بابادی می باشد جدا شده و به سوی دینارون كوچ كردهاند. علت این مهاجرت را درگیری و نزاع طایفه ای ذكر كرده اند، ابتدا چند خانوار از جمله: فرامرزخان فرزند حسین خان، فرزند محمدخان و او فرزند عالی خان از طایفه بابادی عالی انور به دینارون رفتند و در جوار طایفه سهید ساكن شدند تا اینكه فرزندان خسروخان و فرامرزخان بنام های امیرخان (بامیرخان)، مهرعلی خان و علی مردان خان تدریجی به دشت مال میر مهاجرت كردند، ابتدا همگی در سوسن ساكن شدند، آنگاه علی مردان خان در ناحیه سوسن و امیرخان و مهرعلی خان در اطراف ایذه سكونت زمستانی نمودند.

     امیرخان (بامیرخان) دارای دو پسر بنامهای: مهرعلی علی مردان بوده. فرزندان مهرعلی: شهولی، قریشه، فرضعلی، حاتم و علی مردان نیز صاحب فرزندانی شد كه پس از مدتی گروهی از آنها از سوسن به هلاگون مهاجرت كرده و در آنجا ساكن شدند.

     عالی محمودی به دو شاخع علی مردان خانی و مهرعلی خانی تقسیم می شوند، مهرعلی خانی ها در ایذه و نرآباد زندگی می كنند و مهرعلی وند محسوب می شوند، این دو طایفه دارای تیره های دیگری نیزمی باشند كه در نمودار عالی محمودی به آنها اشاره شده است.

 

 

     منبع: كتاب بختياری در گذر زمان


 

عضوشوید .نظردهید. عزیزشوید ..آنیـــــــاز)برای همــیشــه یــــــاد ونامــــش زنــــده خواهــــد ماند )


نوشته شدهجمعه 21 تير 1392برچسب:مجموع ,طایفه های ,, توسط mansoor
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.